تفکر، فرایندی پنهانی است زیرا افکار ما و فرایندهای مربوط به تشکیل آنها قابلمشاهده نیستند. فکر کردن با استفاده از نمادهای ذهنی و بازنمایی عمل میکند. مغز ما اطلاعاتی را که دریافت میکند با روشهای مختلفی به افکار تبدیل میکند، که این روشها را میتوان به عنوان انواع تفکر درک کرد. در این مطلب توضیح میدهیم تفکر چیست و شما را با انواع تفکر آشنا میکنیم، پس تا انتها با ما همراه باشید.
تفکر در روانشناسی
در ارتباط با تفکـر دیدگاهها و نظریات مختلفی وجود دارد. تفکر هدفمند میتواند موجب تکامل و بالا رفتن سطوح یادگیری شود. انسانها با کمک تفکر میتوانند تصمیم بگیرند و مشکلات را حل کنند، این فرایند آگاهانه یا ناآگاهانه در ذهن ما اتفاق میافتد.
پیش از بررسی هر چیزی، ابتدا باید بدانیم تفکر چیست و چه تعریفی دارد.
رفتاری شناختی که در آن ایدهها، تصاویر، نمادهای ذهنی و سایر عناصر فرضی فکری تجربه یا دستکاری میشوند. یک فرایند پنهان و نیز یک فرایند نمادین است که به ما امکان میدهد تداعیهای روانشناختی ایجاد کنیم و الگوهایی برای درک جهان بهوجود بیاوریم. فکر کردن فرایندی پنهانی محسوب میشود چراکه افکار ما و فرایندهای مربوط به تشکیل آنها مستقیما قابلمشاهده نیستند. تفکر، بهعنوان فرایندی نمادین درک میشود، زیرا با استفاده از نمادهای ذهنی و بازنمایی عمل میکند.
عناصر تفکر چیست؟
مفاهیم: ایدهها و ادراکاتی هستند که در زمان ارائهی اشیا یا اطلاعاتی به ما در ذهن ایجاد میشوند. بهعنوان مثال، اگر ما کلمهی «سگ» را بشنویم، نهتنها به این حیوان فکر میکنیم، بلکه به مفاهیمی که به سگ تعلق دارد (وفاداری، محافظت و مانند آن) نیز فکر میکنیم؛
نشانهها و نمادها: نشاندهنده و اغلب جایگزین اشیا یا ایدههای واقعی میشوند. رنگ قرمز چراغ راهنمایی، علامت خطر، آهنگها، پرچمها و مانند آن بهعنوان علائم و نمادهایی عمل میکنند که اطلاعاتی را به مغز ما منتقل میکنند؛
عملکردهای مغز: در نهایت و مهمتر از همه، مغز عضوی از بدن است که عمل فکر کردن را انجام میدهد. اشیا، زبانها، نشانها و نمادهای موجود در محیط ما، پس از ثبت توسط اعضای حسی ما، در مغز برای ایجاد کردن افکار ادراک میشوند.
توانایی فکر کردن و خِرد آن چیزی است که نسل بشر را از سایر موجودات از جمله حیوانات برتر جدا میکند. بهعنوان یک گونه، انسان نیازی ذاتی به استفاده از اطلاعات موجود در محیط خود برای مبارزه با چالشهای پیچیدهای دارد که با آن روبهرو است.
روش برخورد یک فرد با مشکلات و یافتن راهحل، تا حد زیادی به نحوهی پردازش اطلاعات توسط مغز او وابسته است؛ روشهای مختلفی که مغز ما این اطلاعات را به افکار تبدیل میکند را میتوان بهعنوان انواع تفکر درک کرد.
انواع تفکر کدامند؟
حال که توضیح دادیم تفکر چیست و به ۳ عنصر اصلی این فرایند پرداختیم، وقت آن رسیده است که شما را با انواع آن نیز آشنا کنیم.
ادراکی یا عینی (Perceptual or Concrete)
در این بخش توضیح میدهیم تفکر ادراکی چیست. تفکر ادراکی سادهترین نوع از انواع تفکر است که در درجهی اول از برداشت ما، یعنی تفسیر اطلاعات گرفتهشده توسط حواس ما برای ایجاد افکار استفاده میکند. این نوع تفکر همچنین بهعنوان تفکر عینی شناخته میشود؛ زیرا افکار ما برای رمزگشایی از اطلاعات، به جای اینکه از برداشتها یا ایدههای دیگری استفاده کند، برداشت خود ما از اشیای عینی، تعابیر دقیق یا معنای تحتاللفظی کلمه را منعکس میکند،.
کودکان خردسال ابتدا جهان را بهعنوان متفکرانی عینی میبینند. آنها فقط زمانی درباره اشیا فکر میکنند که اشیا وجود داشته باشند، نه پس از حذف آنها از محیطشان. بهعنوان مثال، اگر کودکی با یک اسباببازی بازی کند، شاید درمورد اندازهی اسباببازی یا حتی صدایی که تولید میکند، فکر کند. وقتی اسباببازی را از کودک میگیرند، ممکن است در ابتدا گریه کند، اما بلافاصله پس از یافتن شیء دیگری که توجه او را به خود جلب کند، دیگر به این اسباببازی فکر نمیکند.
مفهومی یا انتزاعی (Conceptual or Abstract)
تفکر مفهومی یا انتزاعی به توانایی فرد در ایجاد افکار درمورد اطلاعات ارائه شده به آنها با استفاده از مفاهیم و ایدههای پیچیده اشاره دارد. تفکر انتزاعی جنبهی مهمی از تعاملات اجتماعی و ارتباطات است، زیرا به افراد این امکان را میدهد تا متوجه نشانههای غیرکلامی باشند، طنز، تشبیهات و دیگر نمایشهای نمادین را درک کنند. توانایی فکر کردن به این شیوه معمولا در اواخر کودکی و نوجوانی ایجاد میشود. متفکران انتزاعی همچنین در آزمونهای استاندارد هوش، عملکرد خوبی دارند.
متفکران انتزاعی میتوانند افکار پیچیدهای را درمورد نظریهها، احساسات و زبان شکل دهند. قصهگویی نمونهای جامع از آن است؛ چراکه در آن برای انتقال اطلاعات از احساسات، لفاظی، تعلیق و طنز استفاده میشود. فرایند فکر کردن صرفا دو حالت ندارد، یعنی تفکر عینی و انتزاعی تنها روشهایی نیستند که مغز ما اطلاعات را پردازش میکند. چندین راه دیگر برای رمزگشایی ورودیهای محیط ما وجود دارد که در زیر به برخی از آنها پرداخته میشود.
انعکاسی (Reflective)
انواع تفکر – انعکاسی
در این بخش نیز توضیح میدهیم تفکر انعکاسی چیست و چه زمانی استفاده میشود. تفکر انعکاسی یا بازتابی زمانی استفاده میشود که ما در تلاش برای حل مشکلات پیچیده هستیم. برای انجام این کار، مغز ما تمام تجربیات خود را که مربوط به یک موقعیت خاص است، دوباره سازماندهی میکند تا تجربیات و ایدهها را به هم مرتبط کند و راهحلهای عملی برای چالشهایی که با آن روبهرو هستیم را بیابد.
بنابراین تفکر بازتابی ممکن است بهعنوان یک فرایند شناختی شهودی درک شود. در تفکر بازتابی، ما به تجربیات گذشته فکر میکنیم و از آنها درس میگیریم. بهعنوان مثال، اگر فردی ساعت ۹ صبح از خانهی خود خارج شود تا به اتوبوس برسد اما موفق به این کار نشود، احتمالا دفعهی بعد ۵ یا ۱۰ دقیقه زودتر از خانه خارج خواهد شد.
انتقادی (Critical)
تفکر انتقادی یکی از پیچیدهترین فرایندهای فکر کردن است که به مهارتها و تواناییهای شناختی بالاتری مانند تأمل و بازسازی افکار و تجربیات نیاز دارد تا بتوان به شیوهای مستقل، هدفمند و دقیق، وقایع را تفسیر، تحلیل، ارزیابی و نتیجهگیری کرد. اندیشمندان انتقادی باید خود را از تعصبات درونی و نظام اعتقادی خود جدا کنند تا به حقیقت یک مشکل برسند. در عصر رسانههای اجتماعی، هنگام استفاده از اطلاعات آنلاین، تفکر انتقادی اهمیت بیشتری پیدا میکند.
هنگامی که اطلاعات به ما ارائه میشود، قبل از اینکه نظری درمورد آن داشته باشیم، باید مراقب منبع آن اطلاعات، بیطرف بودن آن و تأثیر احتمالی آن بر خوانندگان و بینندگان باشیم. اگر بخواهیم به همهی اطلاعاتی که به دستمان میرسد، بدون تردید در صحت و هدف آنها کورکورانه ایمان داشته باشیم، متفکران انتقادی نخواهیم بود و در عوض قربانی خطای تأیید میشویم.
مطلب مرتبط: تفکر انتقادی چطور باعث موفقیتهای چشمگیر وارن بافت شده است؟
خلاق (Creative)
بی اف اسکینر (B.F. Skinner) روانشناس آمریکایی، تفکر خلاق را بهعنوان توانایی یک فرد برای استخراج استنتاجهای جدید، بدیع، مبتکرانه و غیرمعمول از محیط اطراف خود و پیشبینیهایی دربارهی آن تعریف میکند. این نوع فکر کردن به افراد این امکان را میدهد تا محیط اطراف خود را با روشهای جدیدی تفسیر کنند و به راهحلهای نوآورانه برای چالشهای محیط خود برسند. این فکر یکی از مهمترین مؤلفههای رفتار شناختی فرد در نظر گرفته میشود زیرا یک فرایند ذهنی کاملا درونی است.
تفکر خلاق عنصری اساسی بین متخصصان بهویژه در زمینههای هنری و علمی است. توانایی فکر کردن خلاق در تمام جنبههای زندگی، بهویژه در شرایطی که فرد برای حل یک مشکل نیاز به تفکر نامرسوم دارد، نمایان میشود. برای مثال، مخترعان نمونهی ایدئالی از اندیشمندان خلاق هستند. اختراع چیزی جدید نیاز به ابتکار و خلاقیت دارد. طرحریزی یک ماشین لباسشویی که افراد را قادر میسازد کار و زمان صرفشده برای شستن دستی لباسها را کاهش دهند، نمونهای از آن است.
واگرا و همگرا (Divergent and Convergent)
تفکر واگرا و همگرا هر دو از انواعی از اندیشهی خلاق در نظر گرفته میشوند که شامل یافتن راهحل برای مشکلات با جستوجو در طیف وسیعی از ایدهها و احتمالات است. اگر کنجکاو هستید که بدانید تفکر واگرا چیست و چه نوع تفکری است، باید بگوییم فرایندی است که در طی آن یک فرد، بینهایت راهحل برای یک مسئله را مورد بررسی قرار میدهد تا پاسخی خلاقانه ایجاد کند که محصول یک فرایند شناختی منعطف و آزاد است که بین این راهحلهای ارتباط ایجاد میکند.
بهعنوان مثال، برای طراحی مدلهای مداخلهای برای مشکلات اجتماعی، سیاسی و روانشناختی، مدلهای مختلف موجود، محاسن و محدودیتهای چنین مدلهایی و امکانسنجی آنها را مطالعه میکنیم و سپس به مدلی از مداخله میرسیم که از این عناصر موجود برای خلق ایدهای قابلاجرا برای محیط ما وام میگیرد. برعکس، تفکر همگرا فرایند متمرکزتری است که مجموعهای از راهحلها را تجزیهوتحلیل میکند و از بین آنها راهحلی برای مسئلهی پیشنهادی انتخاب میکند.
بهعنوان مثال، هنگام حل یک پرسشنامه چندگزینهای، گزینههای موجود را مطالعه میکنیم و گزینهای را انتخاب میکنیم که فکر میکنیم بهترین پاسخ به سؤال مطرحشده را میدهد. تفکر همگرا فرایند تحلیلیتری است که بر یافتن بهترین پاسخ متمرکز است، در مقابل تفکر واگرا که افراد را تشویق میکند تا ریسکهای نوآورانهای انجام دهند که ممکن است نتیجهی مطلوب را داشته باشد یا نداشته باشد.
مطلب مرتبط: چگونه به مدیران نشان دهیم مهارت تفکر استراتژیک داریم؟
خطی و غیر خطی (Linear and Non-Linear)
در تفکر خطی، اطلاعات بهصورت متوالی و بهترتیب پردازش میشوند. این نوع فکرکردن هنگام حل مسائلی که نیاز به یک رویکرد گامبهگام دارند و در آنها نقطهی روشنی برای شروع و پایان وجود دارد، ضروری است. تفکر خطی بیشتر در حرفههای تحلیلی کاربرد دارد. ریاضیدانان و فیزیکدانان هنگام ایجاد یا استخراج نظریهها یا معادلات جدید درمورد جهان از این نوع تفکر استفاده میکنند.
از سوی دیگر، تفکر غیرخطی نوعی تفکر انتزاعی است که یک سیر تکخطی را دنبال نمیکند و در عوض برای روبهرو شدن با یک مسئله ایدهها و مفاهیم را از منابع متعدد به هم متصل میکند.
استخدام برنامه نويس جاوا
جدیدترین فرصتهای شغلی شرکتهای معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.
انواع تفکر چه تفاوتهایی دارند؟
حال که با انواع تفکر آشنا شدیم، در ادامه پاسخ میدهیم تفاوتهای انواع تفکر چیست و هر یک در چه موقعیتهایی کاربرد دارد. تفکر برای فرایندهای حل مسئله و یادگیری ضروری است. افراد باید دانش و تجربیات مربوطه را کسب کنند تا انواع مختلف تفکر ذکرشده در این مطلب را برای خود پرورش دهند. به سادهترین بیان، تفکر همگرا یا استدلال قیاسی برای یافتن راهحل به درون نگاه میکند، در حالی که تفکر واگرا یا خلاق بهدنبال راهحل بیرونی است.
هر دو مهارت تفکر برای مدرسه و زندگی ضروری هستند. هر دو برای مؤثر بودن نیاز به مهارتهای تفکر انتقادی دارند. هر دو برای حل مشکلات، انجام پروژهها و دستیابی به اهداف مورداستفاده قرار میگیرند. با این حال، بسیاری از تفکرها در آموزش رسمی بر مهارتهای تفکر تحلیلی همگرا متمرکز است یعنی ارائهی یک استدلال منطقی، حذف مسیرهای نادرست و سپس کشف یک پاسخ صحیح.
آزمونهای استاندارد مانند آزمونهای بهره هوشی (IQ) فقط تفکر همگرا را اندازهگیری میکنند. تشخیص الگو، جریان فکر منطقی، و توانایی حل مسائل با فقط یک پاسخ، همگی قابلسنجش و درجهبندی هستند. اگرچه این مهارتی بسیار ارزشمند است، اما هیچ آزمون دقیقی وجود ندارد که بتواند مهارتهای تفکر واگرا یا خلاق را اندازهگیری کند. مهارتهای تفکر واگرا و همگرا هر دو مهارتهای «تفکر انتقادی» هستند.
تفکر انتقادی به فرایند فعالانهی تجزیهوتحلیل، ترکیب، و یا ارزیابی و تأمل بر روی اطلاعات جمعآوریشده از طریق مشاهده، تجربه یا ارتباطات اشاره دارد و بر تصمیم گیری درمورد اینکه چه چیزی را باید باور کرد یا انجام داد متمرکز است. تفکر انتقادی از جمله مهارتهای تفکر در درجهی بالاتر محسوب میشود همانند تجزیهوتحلیل، ترکیب و حل مسئله، استنباط و ارزیابی .
مفهوم مهارتهای تفکر در مرتبهی بالاتر با منتشر شدن طبقهبندی اهداف آموزشی بلوم (Bloom’s taxonomy of educational objectives) بهخوبی شناخته شد. طبقهبندی بلوم در وهلهی اول برای آموزش آکادمیک ایجاد شد. با این حال، به تمام سبکهای یادگیری مربوط میشود.
اغلب اوقات که افراد در حال حل مسئله یا تصمیمگیری هستند، بین تفکر همگرا و واگرا رفتوبرگشت میکنند. وقتی برای اولین بار به مشکلی برمیخورند، غالبا وقایع و شرایط را برای تعیین علت ریشهای آن مشکل تجزیهوتحلیل میکنند. پس از آن، گزینههای جدید و خلاقانه را از طریق تفکر واگرا بررسی میکنند، سپس به تفکر همگرا برمیگردند تا آن گزینهها را به صرفا یک گزینهی کاربردی کاهش دهند.
مطلب مرتبط: خطاهای شناختی چگونه ذهن را فریب میدهند؟ (معرفی ۱۵ خطای شناختی)
راههای پرورش تفکر چیست؟
راههای پرورش تفکر چیست؟
حال که توضیح دادیم تفکر چیست و چند نوع دارد، زمان آن است که روش پرورش و توسعهی افکار را شرح دهیم. این کار مستلزم آن است که فرصتهای کافی برای مشارکت در محیطهای سالم و برانگیزاننده که فکر کردن خلاق، تحلیلی و انتقادی را تقویت میکند، در اختیار افراد گذاشته شود. آزادی فکری برای توسعهی تفکر انتزاعی و خلاق ضروری است؛ در غیر این صورت، این تفکرها با وجود محدودیتهای غیرضروری متوقف میشود.
علاوه بر این، درک زبان و مفاهیمی که آنها را نشان میدهد، در توسعهی فرایندهای فکر کردن نقش اساسی دارد. زبان بسیار نمادین است، بسیار شبیه به خود تفکر. بنابراین، اگر قادر به رمزگشایی نمادها و تصاویر نباشیم، نمیتوانیم افکار پیچیده را پرورش دهیم.
بسیار مهم است که از سنین جوانی از پرورش یافتن زبان مطمئن شویم، زیرا در غیاب درک زبان، در معرض خطر ایجاد الگوهای معیوب فکر کردن هستیم که ممکن است زیانآور باشد.
مهارتهای تفکر چیست؟
مهارتهای تفکر، آن دسته از فعالیتهای ذهنی هستند که از آنها برای پردازش اطلاعات، ایجاد ارتباط، تصمیمگیری و خلق ایدههای جدید استفاده میکنید. وقتی سعی میکنید تجربیات را معنادار کنید، مشکلات را حل کنید، تصمیم بگیرید، سؤال بپرسید، برنامه ریزی کنید یا اطلاعات را سازماندهی کنید، در حال استفاده از مهارتهای تفکر خود هستید.
همهی افراد مهارتهای تفکر را دارند، اما همه از آنها بهطور مؤثر استفاده نمیکنند. مهارتهای مؤثر فکر کردن در طول زمان ایجاد میشوند. متفکران خوب، فرصتها را میبینند در حالی که دیگران فقط مشکلات یا موانع را میبینند، میتوانند بین عوامل مختلف ارتباط برقرار کنند و آنها را به هم پیوند بزنند. آنها همچنین قادر به ایجاد راهحلهای جدید و منحصربهفرد برای مشکلات هستند.
تفکر به فرایند ایجاد یک زنجیرهی منطقی از وجوه مرتبط بین عناصر اطلاعات اشاره دارد. اغلب اوقات، فکر کردن بهطور خودکار اتفاق میفتد. با این حال، مواقعی وجود دارد که شما آگاهانه فکر میکنید. ممکن است درمورد چگونگی حل یک مشکل یا تصمیمگیری درمورد موضوعی باشد. فکر کردن، شما را قادر میسازد تجربیات جدید را به درک کنونی خود از چگونگی اوضاع متصل کرده و با هم تلفیق کنید.
سادهترین مهارت تفکر، یادگیری وقایع و یادآوری آنها است، در حالی که مهارتهای درجه بالاتر شامل تجزیهوتحلیل، ترکیب، حل مسئله و ارزیابی هستند.
مطلب مرتبط: مدل ذهنی چیست؟ بررسی مدلهای ذهنی و کاربرد آنها در زندگی
مهارتهای تفکر چه انواعی دارد؟
تفکر چیست – مهارتهای تفکر چه انواعی دارد؟
مهارتهای تفکر، عملیات یا فرایندهای شناختی هستند که اجزای سازندهی تفکر محسوب میشوند. مهارت اصلی زیادی درمورد تفکر وجود دارند از جمله: تمرکز، سازماندهی، تجزیه وتحلیل، ارزیابی و تولید.
تمرکز (Focusing): توجه به اطلاعات انتخابشده و نادیده گرفتن سایر محرکها؛
به خاطرآوردن (Remembering): ذخیره و سپس بازیابی اطلاعات؛
جمعآوری (Gathering): یادآوری آگاهانهی اطلاعات مربوطه و موردنیاز برای پردازش شناختی؛
سازماندهی (Organizing): ترتیب دادن به اطلاعات بهگونهای که بتوان از آنها بهطور مؤثرتر استفاده کرد؛
تجزیهوتحلیل (Analyzing): تجزیهی اطلاعات با بررسی بخشها و روابط مختلف بهطوری که ساختار سازمانی آن قابلدرک باشد؛
اتصال (Connecting): ایجاد ارتباط بین موارد مرتبط یا بخشهای مختلف اطلاعات؛
تلفیق (Integrating): پیوند زدن و ترکیب اطلاعات برای درک بهتر رابطهی بین اطلاعات؛
گردآوری (Compiling): کنار هم قرار دادن بخشها برای تشکیل یک کل، یا ساختن یک ساختار یا الگو از عناصر مختلف؛
ارزیابی (Evaluating): سنجش معقول بودن و کیفیت ایدهها یا مطالب، بهمنظور ارائه و دفاع در مقابل نظرات؛
تولید (Generating): تولید اطلاعات، ایدهها، محصولات یا روشهای مشاهدهی چیزهای جدید.
فراشناخت به چه معناست؟
اندیشیدن درمورد تفکر، فراشناخت نامیده میشود. این تفکر مرتبهی بالاتری از فکر کردن است که درک، تجزیهوتحلیل و کنترل فرایندهای شناختی شما را امکانپذیر میکند؛ میتواند شامل برنامهریزی، نظارت، ارزیابی و سنجش استفادهی شما از مهارتهای شناختی باشد.
جمعبندی
توانایی تفکر سازنده و خلاقانه در هر شغلی بسیار ارزشمند است. در پرتو این حقیقت است که ما باید تلاش کنیم متفکران بهتری باشیم و مهارتهای خود را از طریق تمرین و با جستوجوی فرصتهایی که ذهن ما را به چالش میکشد تقویت کنیم. در این مطلب به طور مفصل توضیح دادیم تفکر چیست و به انواع تفکر پرداختیم. در انتها اگر نظر و یا انتقادی دارید با ما به اشتراک بگذارید.